پیشنهاد سردبیر

نیومکزیکو، آریزونا، استهبان

می‌خواستند یک خودروی نو وارد بازار کنند. گفتیم اسمش را چی می‌خواهید بگذارید. گفتند “بیژن”. گفتیم حالا چرا بیژن؟ گفتند اسم بچه بزرگ مدیرعامل بیژن است. خوشحال شدیم اسم بچه بزرگ مدیرعامل “منیژه” نبوده است.

خلق یک برند با انتخاب نام آن آغاز می‌شود. در صنعت خودروسازی انتخاب نام یک خودرو مقوله بسیار مهمی به‌شمار می‌رود و تصمیم‌گیری در مورد آن، در سطح مدیریت‌های ارشد شرکت‌های خودروسازی به انجام می‌رسد. سوای مجموعه‌ای از بایدها و نبایدهای اولیه، یافتن قاعده و قانون مشخصی برای نام‌گذاری خودرو درکل صنعت خودروسازان جهان، کار مشکلی است. شاید بیشتر سلیقه و سنت حاکم بوده‌ است. سلیقه و سنتی که درطول زمان، حتی در سطح یک شرکت خودروسازی هم‌ تغییر کرده‌است. گاه از عدد برای نام‌گذاری استفاده‌شده، گاه به خوش‌‌آوا بودن واژه توجه شده و گاه نیز معنای کلمه مدنظر قرارگرفته است. اما باکمی تدقیق بیشتر و اغماض از پاره‌ای استثنائات، شاید بتوان دو جریان نامحسوس را در روند نام‌گذاری‌ها قابل‌تشخیص و قابل‌اعتنا دانست.

هرگاه خودروساز به بازارهای داخلی توجه داشته است، برای نام‌گذاری خودرو از تکنیک “تشبیه” استفاده کرده‌است و نام “مشبه-به” را به‌عنوان نام خودرو انتخاب کرده‌است. به‌طور مثال جگوار که نشانی از سرعت است، یا موستانگ که به معنی اسب وحشی است، یا سمند که حافظ می‌گوید “سمند دولت اگرچند سرکشیده رود”، یا تیبا که به معنی آهو است و مفهوم زیبایی را در خود مستتر دارد یا تویوتای کَمِری که در ژاپنی به معنی تاج است.

اما هرگاه هدف خودروساز نفوذ در بازارهای خارجی بوده‌است، سعی کرده از کلماتی استفاده کند که در بازارهای مقصد با “تداعی ذهنی” همراه باشد. به‌عنوان‌مثال هیوندای که یک شرکت کره‌ای است، نام یکی از محبوب‌ترین خودروهای خویش را سانتافه گذاشته است. سانتافه اسم مرکز ایالت نیومکزیکو آمریکا است. بی‌شک هدف از این نام‌گذاری، نفوذ در بازار بزرگ آمریکا بوده‌است. توسان، پرفروش‌ترین کِراس‌اوور این شرکت نیز نام شهری از ایالت آریزونای آمریکا را بر خود دارد، یا تویوتا کراون که در انگلیسی به معنی تاج است.

گاه هم پیش می‌آید که یک خودروساز، یک خودرو را بانام‌های متفاوتی در بازارهای مختلف عرضه می‌کند. به‌عنوان‌مثال چند سال پیش شرکت نیسان، با همکاری پارس‌خودرو، یک آفرود عضلانی به‌نام رونیز وارد بازار ایران کرد که نام شهری در شهرستان استهبان استان فارس بود. نیسان این خودرو را در بازارهای دیگر با نام نیسان پالادین یا نیسان اکسترا عرضه نمود. پیش‌از آن نیز نیسان، یک شاسی‌بلند محبوب به‌نام قشقایی وارد بازار ایران نمود که همین خودرو یا شبیه آن را در کشورهای عرب‌زبان به‌ویژه شمال آفریقا بانام یک “ایل مراکشی” به‌فروش رساند. البته احتمالاً وجود مهندسان ایرانی در میان مدیران رده‌بالای نیسان، در این نام‌گذاری‌ها بی‌تأثیر نبوده‌است.

بازار ایران درحال حاضر پر از خودروهای چینی بانام‌های نامأنوس است. حال که روند واردات خودرو از شرکت‌های مختلف رونق تازه‌ای به‌خود گرفته‌است و احتمالاً افتتاح خطوط تولید و مونتاژ خودروهای جدید هم در دستور کار قرار خواهدگرفت، خوب است که به‌فکر استفاده از نام‌های مأنوس‌تری در بازار خودروهای وارداتی باشیم.

نویسنده: مهرداد وفا

نمایش بیشتر

۱۵ دیدگاه

  1. معناگرایی در بین ما کم رنگ تر شده و جای خودش رو به وزن و آهنگ و فرم داده آن هم فرم های غیر اصیل. طبیعتا وقتی که افراد بی آنکه نامی از آپرانیکا، یوتاب، آریو، مازیار و … رو شنیده باشن با اسامی مثل جومونگ و سوسانو مانوس بشن انتظاری از حفظ معنا نمیشه داشت. معناگرایی نیاز به آگاهی به تاریخ و جغرافیا داره. الان اگر اسامی معنا دار ایرانی روی خودروها گذاشته بشه مردم فکر میکنن اسم خارجیه.

    1. بله درسته ولی هنوز هم هستند اشخاصی که به معنا و مفهوم اسم بیشتر توجه دارند تا آهنگ و وزن . امیدواریم که بیشتر شاهد اسامی اصیل و با مفهوم باشیم.

  2. ۱- ساختار متن:
    متن ابتدا به برندسازی خودروها و نام‌گذاری آنها می‌پردازد، اما ساختار گاهی اوقات به نظر کمی پراکنده است. می‌توانست بهتر باشد یک مقدمه و یک خلاصه به خواننده کمک می کرد تا موضوع و اهمیت آن را بهتر درک کنند.

    ۲- استدلال:
    متن به نکات جالبی پرداخته است اما نیاز به یک استدلال قوی‌تر و توضیحات بیشتر درباره تأثیر نام‌گذاری بر بازار خودروها دارد. نمونه‌های بیشتر یا آمار و اطلاعات مرتبط می‌توانستند به استدلال افزوده شوند.

    ۳- تنوع در نمونه‌ها:
    متن به ارائه نمونه‌های متنوع از نام‌گذاری خودروها در بازارهای مختلف پرداخته است، که این امر جذابیت متن را افزایش می‌دهد. اما ممکن است با افزودن نمونه‌های بیشتری از بازارهای مختلف، تنوع بیشتری ایجاد می‌شد.

    ۴-استفاده از منابع:
    متن به نظر می‌رسد که بر اساس تجربیات شخصی یا دانش نویسنده نوشته شده است، اما استفاده از منابع و اطلاعات آماری می‌توانست نقل قول و تأیید مطالب را تقویت کند.

    ۵-ترتیب موضوعات:
    در متن، موضوعات به نظر کمی پراکنده هستند و نیاز به یک ترتیب منطقی برای جلب توجه خواننده دارد. این موضوعات می‌توانستند به شیوه‌ای منظم‌تر و برندگون‌تر مطرح شوند.
    با کمی تنظیم در ساختار، افزودن منابع، و بهبود استدلال، می‌توان این متن را بهبود بخشید و جذابیت آن را افزایش داد.

    1. ممنون از نظرات کاربردی که اعلام فرمودین. حتما نظرات شما به نویسنده منعکس خواهند شد و در مقالات بعدی از نظرات خوب شما استفاده خواهد شد

    2. ممنون میشیم از نظرات خوب شما در مقالات قبلی هم استفاده کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا